پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
ســردیــارون بـخـتـیـاری
نوشته شده در تاريخ برچسب:مثلها,باورها,اعتقادات,ایل,بختیاری, توسط عــلــی چراغیان |

مثل تمام باورهایی که در گوشه و کنار ایران و جهان است، در بختیاری نیز باورهای بیشماری وجود دارد. این باورها گاه با زندگی مردم عجین شده اند و تمامی کارها و برخوردهای روزمره شان بر اساس همین باورها صورت می گیرد. با کمی دقت متوجه می شویم که برخی از این باورها ریشه در اعتقادات مذهبی مردم دارند و بعضی هایشان اصلاً ربطی به پیر و پیغمبر و خدا ندارند. این باورها گاه به حقیقت بسیار نزدیکند و گاه خرافاتی بیش نیستند. مهم نیست که ما آنها را قبول داریم یا نه. هر چه هست این باورها را باید پاسداشت و به آنها احترام گذاشت. متاسفانه ورود تکنولوژی به زندگی مردم، تهدیدی جدی در به فراموشی سپردن این باورهای ساده، جالب و ارزشمند است. پس بر ماست که در جمع آوری و ثبت این میراث های گرانقدر بکوشیم. این هم چند باور :    

 

ـ هر کس روی نان پا بگذارد کور می شود!  (توضیح: در باره نمک نیز همین باور وجود دارد. نمک عنصری مقدس است. از نمک برای دفع چشم زخم فراوان استفاده میکنند.  دانه های گندم  و برنج را نیز مقدس می دانند و در بعضی از روستاها معتقدند که گندم و برنج دانه های "قل هوالله" هستند و مواظبند تا مبادا بر آن پا گذارند. از قضا این باور در برخی از کشورهای اروپایی نیز دیده می شود. متاسفانه این باور با مکانیزه شدن کشاورزی رفته رفته رو به از بین رفتن است.) 

- خار در شب مثل عروس است!  (توضیح: چون در شب زفاف، عروس معمولاً به ندرت از حجله بیرون می آید، به همین خاطر اگر کسی در بدنش خاری رفته باشد، می گویند در شب بیرون آوردنش سخت و تا حدی نا ممکن است).

- در شب نباید ناخن گرفت!

- خواب زن چپ است!

- نباید بر اجاق آتش آب ریخت!  (توضیح: مردم این منطقه طبق رسمی دیرینه، آتش را مقدس می دانند و اصطلاح "آب بر چاله ریختن" را کنایه از بی عرضگی و خاطی بودن فرد می دانند. آنان بر این باورند که کسی که بر چاله آتش آب بریزد اجاقش کور می شود و "اجاق کور" در اصطلاح محلی کسی است که فرزندی ندارد).

- هر کس کف دستش بخارد پول گیرش می آید!  (توضیح: بر عکس اگر کسی کمرش بخارد، می گویند کتک می خواهد).

- هر کس در هنگام غذا خوردن زبانش را بگزد، می گویند کسی دارد پشت سرش حرف می زند!

- مار و شیر دو نوع است. مسلمان و کافر!  (توضیح: در باره شیر مسلمان و کافر در بختیاری، لایارد Layard مطالبی دارد).  

- زن آبستن اگر از روی دست راست برخیزد پسر در شکم دارد و اگر از روی دست چپ برخیزد دختر!

- مرغ خانگی اگر چون خروس بانگ زند باید سر او را برید و گر نه یکی از افراد خانواده می میرد. آنها خروس بی محل را نیز سر می برند چرا که بد یمن است!

 

 

 

 

 

 «سَر بَخت نِشتِیار، سَر تخت مِشِنَه». معنی: کسی که سر بخت می نشیند، عاقبت بر تخت می نشیند. این ضرب المثل در مورد دخترانی بکار میرود که دیر ازدواج میکنند چون از قدیم معمولا دخترها خیلی زود ازدواج میکردند و دخترانی که چند سالی از وقت ازدواج آنها میگذشت انگشت نمای مردم میشدند در حالی که آنها چون بزرگتر میشدند از نظر فکری نیز عاقل تر شده و میتوانستند انتخاب مناسب تری بکنند و خوشبختتر باشند و شاید به تجربه این ثابت شده بود که آنها که مدتهای زیادی منتظر بخت خود برای ازدواج بودند نهایتا انتخاب مناسبی کرده و بر تخت می نشستند.

 

 

 

«کَه زاتتو نی، کَهلان کی زات تونه». معنی: کاه مال تو نیست، کاهدان که مال توست. این ضرب المثل معمولا در زمان خوردن بکار می رود در مورد کسی که بیش از حد میخورد به او میگویند درست است که خوردنیها مال تو نیست ولی این شکم که مال توست، چرا به فکرش نیستی و بیش از حد آن را پر میکنی.

 

 

 

«اِننو دانِستُم خَرَه کوجا گُرگ حُوردَه». معنی: تازه فهمیدم خر را کجا گرگ خورده. این ضرب المثل در مواقعی بکار میرود که انسان پی به ماهیت و علت رفتار کسی میبرد، در شرایطی ممکن است رفتاری از کسی سر بزند که در ظاهر علت آن مشخص نباشد اما با تامل و تفکر ریشه آن مشخص شود میگویند تازه فهمیدم که گرگ کجا خر را خورده است. و یا به فارسی قضیه از کجا آب میخورد.

 

 

 

«تو گِرِته قُشیارَ من دُمّشَ کَندَم». معنی: گنجشکهایی را که تو اکنون میگیری من قبلا گرفته و دم آنها را کنده ام. در اینجا قُش یعنی گنجشک. این ضرب المثل در زمانهایی بکار میرود که گوینده قصد این را دارد که میزان تجربه و پختگی خود را به رخ طرف مقابل بکشد به او میگوید راهی را که تو اکنون میروی من قبلا رفته ام، یا گنجشکهای را که تو اکنون میگیری من قبلا گرفته ام و حتی دم آنها را نیز کنده ام.

 

 

 

«اینجَه اونجَنِش نی». معنی: اینبار با بارهای قبلی فرق دارد. در فارسی نیز داریم که این تو بمیری از اون تو بمیریها نیست. یعنی اینکه این بار موضوع بسیار جدی است و باید به نوعی حل و فصل شود. این ضرب المثل معمولا در مواردی که دو نفر اختلافی با هم دارند بکار میرود و یکی قصد دارد به طور اساسی آن اختلاف را حل و فصل کند و به تعبیر ضرب المثل فارسی دیگر سنگهای خود را وا بکند. بعنی موضوع را روشن و مشخص نموده و تعیین تکلیف نماید.

 

 

 

«گوشتَ اِسپاردِی به گرگ یا پیشیگ». معنی: گوشت را سپردی به گرگ یا گربه. این ضرب المثل در زمانهایی استفاده میشود که امانتی را به فردی غیر قابل اعتماد سپرده باشند که در فارسی نیز معادل آن سپردن گوشت به گربه یا سپردن گله به گرگ است.

 

 

 

«کُه به کُه نِمرِسَه آدَم به آدَم مِرِسَه». معنی: دقیقا معادل ضرب المثل فارسی کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میرسد است. و در زمانهایی استفاده میشود که کسی کاری انجام میدهد که گویا دیگر قرار نیست با طرف مقابل دوباره برخورد نماید که در این ضرب المثل میگویند درست است که کوه به کوه نمیرسد ولی بلاخره روزی آدم به آدم میرسد.

 

 

 

«فلانی خُوار زای خداس» معنی: فلانی خواهر زاده خدا است. این ضرب المثل در مواقعی بکار میرود که منظور ما این است که فرد مورد صحبت کسی است که خدا به طور خاص به او نظر دارد و کارهای او به نحو شایسته ای جفت و جور میشود یعنی اینکه نسبت فامیلی با خدا دارد و خواهر زاده خداست.

 

 

 

«تو رِختَ رَ اون وُرچیَه» معنی: هر چیزی را که تو ریختی او جمع کرده است. این ضرب المثل در زمانهایی بکار میرود که میخواهیم شباهت بیش از حد  دو نفر را بگوییم منظور این است که ویژگیهای او دقیقا مطابق ویژگیهای توست هر چیزی را که از دست تو بر زمین ریخته است او جمع کرده است یعنی هر دو شما دارنده چیزهای مشترک هستید.

 

 

 

«هَر یالابالای یی یالازیری دارَه» معنی: هر سر بالایی یک سرازیری دارد. که دقیقا این ضرب المثل در فارسی به همین صورت است. این ضرب المثل در زمانهایی استفاده میشود که میخواهیم به کسی بگوییم که بعد از هر سختی کشیدنهایی دوران راحتی و آسایش نیز میرسد، درست است که سربالایی رفتن سخت است ولی بعد از آن یک سر پایینی است که راحت تر میتوانی به راحت ادامه بدهی.

 

 

 

«گِیلَه دارَ گیلَشَ گرگ مُورَ» معنی: کسی که گوسفند دارد در مواقعی گوسفندش را نیز گرگ میخورد. این ضرب المثل موقعی استفاده میشود که میخواهیم کسی را دعوت به آرامش کنیم و به او گوشزد کنیم که این اتفاق در مورد او طبیعی است همانطور که کسی که گوسفند دارد اینکه زمانی گرگ گوسفندی از او را بخورد طبیعی است در صورتی که کسی گوسفند ندارد هیچگاه گرگ گوسفند او را نخواهد درید. در فارسی هم داریم که کسی که دیکته نمینویسد غلط هم ندارد و کسی که دیکته مینویسد خب ممکن است غلطهایی هم داشته باشد.

 

 

 

«خِمیر خیلی اُو مِبَرَ» معنی: خمیر آب زیادی نیاز دارد. این ضرب المثل مواقعی استفاده میشود که میخواهیم عاقبت کاری را در نظر بگیریم و به کسی بگوییم به نتایج کوتاه مدت نگاه نکند بلکه دراز مدت را ببیند و تا آن موقع اتفاقات زیادی خواهد افتاد یعنی اینکه خمیر تا به خمیر قابل تبدیل شدن به نان باشد آب زیادی لازم دارد با کمی آب نمیتوان آرد را به خمیر تبدیل کرد.

«همدان دیرَ کَرزی نزیکَه» معنی: همدان دور است اما کرز یا کرت (که برای کاشتن محصولات کشاورزی در یک ردیف ساخته میشود) نزدیک است. این ضرب المثل در زمانهایی استفاده میشود که کسی ادعای انجام کارهای عجیب و باور نکردنی درجاهای دیگر می کند، ظاهرا ریشه این ضرب المثل اینجاست که کسی ادعا میکرده من در همدان به اندازه ده کرز میپریدم کسی در جواب میگوید همدان دور است و ما نمیتوانیم برویم ولی کرز اینجا نزدیک است اگر راست میگویی برویم امتحان کنیم .
 
 
 
 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.