پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
ســردیــارون بـخـتـیـاری

آقای امیدوار رضایی! نماینده محترم مسجدسلیمان، لالی، هفتکل و اندیکا در مجلس شورای اسلامی! الان که این متن را مینویسم ساعت 1 بامداد است. خبری در ایبنانیوز خواندم: « مسجدسلیمان؛ نمره یک؛ بنویس آب ندارند! ». آتش گرفتم. خدا می داند چقدر گریه کردم. شاید کسی که نداند نمره یک یعنی چه، بگوید گریه ندارد. این همه شهروند در این کشور از آب لوله کشی محرومند. ولی شما که نماینده این شهر هستی، می دانی نمره یک یعنی چه. یعنی محله اطراف چاه نمره یک خاورمیانه! بله. همسایگاه اولین چاه نفت خاورمیانه، آب برای خوردن ندارند. و تراژدی اینجاست.

نمیخواهم و نمی توانم طولانی بنویسم. اولین چاه نفت خاورمیانه، که آن همه دلار به حساب شرکت نفت ایران و انگلیس و شرکت نفت بختیاری و بعدها شرکت نفت ایران و بعدها شرکت ملی نفت ایران واریز کرد، باید هر روز شاهد نفرین و عذاب همسایگانش باشد که از خداوند – و نه از مسئولان شهر – آب آرزو می کنند؟

این «چاه پیر» به همسایگان خود می گوید چیزی ندارم به شما بدهم؛ سرفه می کند و ادامه می دهد: کمی نفت در انتهای رگهایم دارم که اگر می خواهید آن را بر سر سفره هایتان می آورم! و جواب می شنود: نه! نه! ما نفت را بر سر سفره هایمان نمی خواهیم. چاه فرتوت نمره یک، آه می کشد. کمی فکر می کند. چشمانش برق می زند و می گوید: شنیده ام نماینده شهرتان پانزده سال است که عهده دار این منصب است. به او می گویم کاری برایتان بکند. هر چه باشد ۱۵ سال، کم نیست. عمری است. مالزی در ۱۵ سال از این رو به آن رو شد. همسایه ها با بی میلی به او نگاه می کنند ولی به احترام موی سفیدش، چیزی نمی گویند و توی ذوقش نمی زنند.

چاه فرتوت نمره یک که حالا با خیالبافی خودش به وجد آمده، اعتماد به نفش خود را بازیافته، ادامه می دهد: شنیده ام در تهران از قدرت خوبی برخوردار است. شنیده ام به دلیل پشتوانه برادرش محسن رضایی که ۱۶ سال فرمانده کل سپاه بوده، و نیز ارتباطات خودش که الان در هیات رئیسه مجلس است، قدرت کافی برای حل مشکلتان را دارد. کمی صبر کنید تا با او صحبت کنم ... ولی چاه نمره یک آنقدر پیر و فرتوت شده است که حرف ها و وعده های خودش را نیزبه یاد ندارد. پس فراموش می کند با امیدوار رضایی صحبت کند. مشکل همچنان باقی است.

آقای رضایی! میدانم که میگویی بی آبی مخصوص مسجدسلیمان نیست. بله. می دانم بسیاری از هموطنان عزیزم از نعمت آب آشامیدنی سالم و لوله کشی محرومند. ای کاش وقت کافی داشتم که به خانه همه تشنگی کشیده ها سر می کشیدم و اشکی داشتم که نثار همه قمقمه به دستان می کردم و قلمی داشتم تا درد همه آنها را – در سراسر ایران - به رشته تحریر در می آوردم. ولی دریغ که مسجدسلیمانی ام و به این مختصر بسنده می کنم که سخنی را با تو در میان بگذارم.

آقای دکتر رضایی! پروفسور رضایی! سناتور رضایی! نماینده محترم مسجدسلیمان در مجلس پنجم! در مجلس ششم! در مجلس هفتم! در مجلس هشتم! و انشا الله - گوش شیطان کر - نماینده شهر مظلوم مسجدسلیمان در مجلس نهم! تو هم با خواندن اینگونه خبرها اشک می ریزی؟ یا برایت عادی شده است؟ اشک می ریزی از همدردی یا عرق می ریزی از شرم؟ یا آن هم برایت عادی شده است؟ نمی دانم. من که امیدی به تو ندارم. حتی امیدی ندارم که این نوشته های خوابزده و خیس من در ایبنانیوز منتشر شود. شنیده ام این سایت نیز وابسته به شبکه برادر قدرتمند توست. پس وای به حال ما که نمی دانیم شکایت تو را به چه کسی باید بکنیم؟! همان بهتر که بروم با چاه پیر و فرتوت نمره یک درد دل کنم و دل به وعده ها و خیالبافی هایش خوش کنم.

از فردا باز هم تشنگی و حسرت و باز؛
بدرود ای نماینده مادام العمر شهر من!
و سلام ای مشکلات مادام العمر شهر من!

م . بهرام نژاد

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.