پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
ســردیــارون بـخـتـیـاری
نوشته شده در تاريخ برچسب:کی,شمس,هنرمند,مسجدسلیمان, توسط عــلــی چراغیان |

به قلم : شاهین بیرگانی

بیش از ۹ ماه از كوچ طنز پرداز ایل بزرگ بختیاری و هنرمند صاحب سبك كشورمان می گذرد. هنرمندی كه آرام، متین وبی ادعا و مردم دار بود و در غروب پنجشنبه ۹ دی ماه بر اثر ایست قلبی در خیابان و در سن ۵۳ سالگی جان به جان و جهان آفرین تسلیم كرد و در قبرستان نفتون مسجدسلیمان آرام گرفت؛ كوچی كه ناباورانه و غیر منتظره بود! كوچی كه جامعه ی هنرمندان استان و كشور را عزادار كرد و چتر سیاه را بر آسمان چشم ها و دل های آن ها نشاند؛ اما افسوس و صد افسوس كه این رفتن ها چه زود از یادمان می رود و انگار نه انگار كه كسی رفته است كه برای اهالی هنر و هنردوستان وزنه ی سنگین و وزینی بود. 

زنده یاد "كی شمس" را آن دم كه در صحنه های سینما، تلویزیون و تئاتر می دیدی، ناخودآگاه، تبسمی بر چهره ات می نشست و دلت آرام می گرفت... هر جایی كه بودی بی اختیار چشم از تلویزیون یا صحنه ی تئاتر بر نمی داشتی و سعی می كردی گوشه ای را برای نشستن یا دیواری را برای تكیه دادن اختیار كنی و نگاه و دلت را به چهره و بیان شیرین و حركات تحسین برانگیزش- كه شور و شوق زندگی را در رگ زمان جاری می كرد - بسپاری و به تماشای او بنشینی.

او، كه به تو آرامش می بخشید و گل تبسم و خنده و از همه مهم تر عشق را بر چهره ات می نشاند.
او كه چهره ای دوست داشتنی و با صفا داشت و بازی یا به عبارت بهتر، رود زندگی اش به تنهایی در دل بینندگان و تماشاگران و حتا شنودگان رادیو جاری می شد و درباغ عشق را می گشود. 

"كی شمس"، چه در جمع هنرمندان و چه به تنهایی كه به ارایه نقش می پرداخت، به خوبی می درخشید. خدایی اش بازیگر بود. خون بازیگری، نه تنها در دلش كه در سلول های جانش جاری بود و به راحتی به تماشاگران و بینندگان منتقل می كرد. او را در نمایش های طنز می توان"سلطان" نامید. اگر چه امروز نیست ولی بر سیمای هنر ماندگارش و یاد و خاطرات شیرینی كه از خود بر جای گذاشت، هیچ گاه گرد فراموشی نخواهد نشست. 

اما مزارش، مدت ۹ ماه است كه سرود غم و اندوه سر می دهد و مسوولان فرهنگی و هنری را صدا می زند؛ سرودی كه از سنگ مزار می گوید كه هنوز بر سینه اش ننشسته تا نام و نشان اش را منعكس كند. 

هنوز مزارش آغشته از تپه ای خاك است. خاك هایی كه بعد از ۹ ماه هنوز آبستن سنگ قبری نشده اند! تپه ی خاكی كه همچنان باقی است و نگاه مسوولان فرهنگی و ارشادی شهر و استان را می طلبد. 

آقایان مسوول! باور كنید كه زنده یاد "كی شمس" دست كمی از "قیصر" شعر ایران نداشت.
"كی شمس"، شمس همیشه درخشان هنر طنز خوزستان و ایران بود و خواهد ماند. روا نیست كه بعد از گذشت ۹ ماه از رفتن اش، آیینه ی مزارش، نام و نشان او را به زمین و آسمان منعكس نكند!
ساده ترمی گویم: مسوولان فرهنگی و ارشادی شهرستان مسجدسلیمان و استان خوزستان آیا خبر دارند كه مزارهنرمند شهیر و فقید استان مان- كه بیش از ۹ ماه است كه به دیار باقی شتافته و افتخاری بود برای شهر و استان و كشورش- هنوز خاكی است؟! آیا اطلاع دارند و كاری برای خرید و نصب سنگی بر مزار او انجام نداده اند؟! 

 پایان منظومه‌ی زندگانی مردی که عاشقانه می خندید و دوستانه می خنداند 

خوب است به ۹ ماه پیش برگردیم. زمانی كه زنده یاد "كی شمس" دنیای خاكی را ترك كرد و از پیش ما رفت و به دیار باقی شتافت... زمانی كه حجت الاسلام والمسلمین سید لطف الله سپهر مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان به مناسبت در گذشت هنرمند پیشکسوت تئاتر و تلویزیون خوزستان "حمید کی شمس" پیام داد: 

فریاد كه از عمر جهان هر نفسی رفت / دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
 
هر از گاه در گذر زمان، در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی، جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید. 

چه سخت است بر ما، پایان منظومه‌ی زندگانی مردی که عاشقانه می خندید و دوستانه می خنداند. مردی که از لحظه های شاد می گفت و خود شاد بود. حکایت پروازش به سرای باقی، دل‌های مان را در اندوهی اشکبار، به چله‌ی اشک و ماتم نشاند. 

بی شک فقدان حضور ایشان در عرصه ی هنر تئاتر و تلویزیون خوزستان اتفاقی غم انگیز و ضایعه ای جبران ناپذیر است که بر خطه ی سبز استان رنگ سیاه غم پاشیده است. هرچند نمی توان بر انسانی بزرگوار مرگ را متصور بود، اما مشیت و تقدیر الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتم زده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش در فـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت. 

آنجا که نبضی می ایستد، ستاره ای به گل می نشیند و نگاهی در آسمان اوج می گیرد و لبی می خندد و چشمی اشک می ریزد، شاید هنری تازه می روید. 

اندوه ما در غم از دست دادن مرحوم حمید کی شمس، هنرمند توانای استان، در واژه ها نمی گنجد. چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند، تنها می توانیم بگوئیم: دوستان همسفر در راه ماند. زندگی سخت است… لیک.. در سفر باید بود… همراهتان از سفر ماند. سختی راه را می نماید که بایستی تنها رفت. صبری باید تا آرامشی زاید." 

ایفای نقش در ۱۰۰ نمایش تلویزیونی 

"حسین محمدی" یكی از هنرمندان خوب استان و كشورمان درباره زنده یاد كی شمس می گوید: " او سال های متمادی ضمن خدمت در آموزش و پرورش از کارهای هنری غافل نشد واز همان ابتدا نشان داد که به شخصیت قابلی در هنر این استان تبدیل خواهد شد، مرحوم حمید کی شمس کار خود را در آموزش و پرورش مسجدسلیمان آغاز نمود سپس با پیوستن به فرهنگ و هنر این شهرستان فعالیت های خود را بطور جدیتری دنبال نمود و در تاتر استان خوش درخشید. 

این هنرمند آرام و متین با بازی در سریال «شو چراغ» وارد عرصه تلویزیون شد و بعد هم بدلیل استعداد فوق العاده خود پس از بازی در سریال چلچراغ تبدیل به چهره ای محبوب شد، او در سریال های شو چراغ، چلچراغ، استودیو هفت، دور استان در هشتاد ساعت، هتل رنگینک، تیمچه صفا و در بیش از یکصد نمایش تلویزیونی به ایفای نقش پرداخت، او در چندین جشنواره تاتری در استان و خارج از استان نیز به عنوان بازیگر شرکت نمود. او با اینکه در این چند سال اخیر از بیماری شدید دیابت رنج می برد ولی هیچگاه از فعالیت خود نکاست. 

همکلاسی ساده و مهربان که تبسمش گیرایی خاص داشت 

"ع . سوارنژاد" یكی از نویسندگان و همكلاسی این هنرمند فقید این گونه می گوید: "همکلاسی ساده و مهربان که تبسم اش گیرایی خاص داشت. در دبیرستان داریوش محمدی مسجدسلیمان باهم درس می خواندیم سادگی و بی آلایشی و علاقه به کارهای هنری صمیمیت بین ما ایجاد نموده بود و علت دوستی پایدارمان شد. 

اولین بار وقتی در سالن کتابخانه نمره چهل با بچه های گروه نمایش او را دیدم که در حال تمرین نمایش حصار در حصار است و ادای دیالوگ ها با ته لهجه شیرینش و حسی که می گرفت نشان می داد که راهش را خوب انتخاب نموده و موفقیت پیش روی اوست. 

فراق حمید کی شمس را ناباورانه شنیدم و با بهتی دور از انتظار بغضم را فرو بردم و اشک هایم را پنهان کردم اما گریه امانم را برید برای حمید که خاطره ای از جوانی بود و نگاه معصومانه اش بسیار سخن می گفت و من نمی شنیدم چه می گویند و رفت! گفتند در خیابان ایست قلبی نمود. 

شاید برای اینکه در معرض دید عموم آخرین پرده زندگی خویش را به مردم بی ریا تقدیم نماید، چنین شد و بر خلاف نقش های همیشگی اش خنده بر لب ها نیامد و اشک ها فرو می ریختند. 

کی شمس مسافر دائمی اتوبوس های تریلی شرکت نفت بود و هر روز صبح می ماندم تا در ایستگاه پیاده شود و باهم وارد مدرسه شویم ، نمی دانم چرا دیگر با سرویس به مدرسه نمی آید و پشت کدام حصار مانده است! 

روحش شاد و یادش گرامی باد و ما به ماندن عادت کرده ایم و به تماشای رفتن خو گرفته ایم عجب روزگار بدی ست نازنین!!" 

*** 
همه ما می دانیم و بر هیچ كس هم پوشیده نیست كه تعهد هنرمند این است كه با ارایه ی هنرش به كشور و مردم خدمت كند كه بحمدا... مرحوم "كی شمس" دریای خدمت بود. آیا مسوولان فرهنگی و ارشادی ما نیز كه می خواهند در راه خدمت به هنر و هنرمندان گام بردارند؛ در راه هنرمندان از جمله رفتگانی چون شادروان "حمید كی شمس" چشمی برای دیدن مزارشان و پاهای استواری برای خدمتگزاری داشته اند؟ 

به راستی، چرا بوی جوی خدمت به هنرمندان، به مشام نمی رسد؟!

 


نظرات شما عزیزان:

حسن عیدی وندی
ساعت22:50---19 دی 1390
خدا رحمتش کند هنرمندی بود که در سالهای سخت و اندو خنده بر لب مردم مسجد سلیمان نشاند .
جادارد که مسئولین خانواده ایشان را یاری نمایند و اگر مسئولین کاری نمیکنند با اجازه خانواده ایشان همگی همیاری کنیم و کاری که لازم است انجام دهیم.


محمدرضا راهداری
ساعت8:43---27 مهر 1390
درود بر شما
شما تنها از ارشاد و صدا و سیما ایراد میگیرید در صورتی که آموزش و پرورش و شرکت نفت مسجدسلیمان هم باید در این زمینه معرفت داشته باشند که از خانواده مرحوم دستگیری کنند .


سید یونس آبسالان
ساعت5:27---26 مهر 1390
من با کمال تواضع در گذشت این هنرمند بدون تکلف را به همه ی اهل هنر بختیاری تسلیت می گویم...یادش گرامی و روحش شاد که شادی را رایگان بر صورت های خسته ی مردمش نشاند...برای خانواده ی گرامی اش صبر و بردباری آرزو می کنم و با دوستانش همراهم در این کوچ...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.