پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
ســردیــارون بـخـتـیـاری

http://s1.picofile.com/file/7314835913/42_copy.jpg

بختیاریها  از اقوام کهن  ايرانـي هستند ، که هنوز کهن ترين ريشه هاي ايراني بودن را با وجود مظاهر فرهنگ و تجدد امروزي حفظ کرده اند و بسياري از رسوماتشان برگرفته ويادگار آيين هاي کهن ايران باستان است که اين خود سندي است بر اصالت نژادي و تبار پرافتخارشان از جمله اين رسوم روي خســـــــتن زنان (ري کـــندن) در داغ بزرگان و عزيزان خود است بدين ســان که صورت  خود را ميخراشند و موهايشان را پريـــشان ميکنند و بعضا ميبرند با در نظر داشتن تاريخ اين قوم که همواره در قرون و اعصار مردان بزرگ منش و بي نظيري را در راه دفاع از آب وخاک و مبارزه با استبداد پيشينگان از دست داده اند .روي خستن بانوان در مراسم بزرگانشان گواهيست بر اينکه بخـــــــــتياري همواره در سوگ مردان مــردي چون ايرج و سهراب و سياوش هايش است در نتيجه اين آيين نميتواند دليلي بر بي خردي وبي فرهنگي اين مردم باشد.  زيرا ما ايرانيان که شاهــــــنامه را مايه فخر و مباهات سرزمين خود در ميان ساير ملل جهان مي دانيم چنين عـــزاداري را در پاسداشت و ستايش جوانمردي و شجاعت ارج نهاده است و درمي يابيم که درتاريخ غــــــرور انگيز اين سرزمين که استاد بي همــــتاي سخن "فــــــــــردوسي پاکزاد" آن را به نـــظم کشيده است نيــاکان ما اين گونه با شکوه و هيبت گوهـــــرهايشان را تا دل خاک بدرقه مي کردند. و افتخار حفظ اين سنت تاريخي از آنِ بختياريهاست که روح بزرگ ســـتايي را همچنان در ميان خود جولان مي دهند از آن جمله اين رسوم است که زنان چون رو در روي زنان صاحب عزا قرار مي گيرند براي ابراز همدردي گيــــسوان خود را پريشان کرده و بعضا" ميبرند و با ناخن صورتشان را خراش      مي دهند پس زنان صاحب عزا مي آيند و مانع مي شوند و دست ها را به دور گردن هم حلقه مي کنند و يکديگر را در آغوش مي گيرند و اينگونه  تسلي خاطر مي يابند که نمونه هايي از اين فرهنگ را در شـــــــاهنامه به شما مي نمايانم .

 

 در سوگ سياوش:

 

ز کاخ سياوش برآمد خروش //// جهاني ز گرسيوز آمد به جوش

همه بندگان موي کردند باز /////فرنگس مشکين کمند دراز

بريد و ميان را به گيسو ببست///بناخن گل ارغوان را بخست

 

 ودر جايي ديگر از زبان فرنگيس :

 

بسوگ سياوش همي جوشد آب // کند چرخ نفرين بر افراسياب

بگفت اين و روي سياوش بديد/////دو رخ را بکند و فغان برکشيد


 

و فريدون در غم ايرج:


بر افشاند بر تخت خاک سياه /////////  به کيوان برآمد فغانِ سپاه

همي سوخت کاخ و همي خست روي//همي ريخت اشک و همين کند موي

 

و چون  کاووس  شاه از مرگ سياوش خبر يافت:

 

چو اين گفته بشنيد کاووس شاه // سر نامدارش نگون شد ز گاه

بر و جامه بدريد و رخ را بکند //////  به خاک آمد ز تخت بلند .


 

و اين خبر چون به زابلستان رسيد:


تهمتن چو بشنيد زو رفت هوش //ز زابل به زاري برآمد خروش

به چنگال رخساره بشخود زال/// همي ريخت خاک از بر شاخ و يال

 

از اين رو هر کس مختصري با شاهنامه آشنا باشد در ميابد از درباز اين ايرانيان بوده اند که دلاوران وغيور مرداني که آيينشان  آزادگي ،رستن زه بند بندگي بوده  را آنچنان پاس ميداشتند که علاقه خود را پس از مرگ هم به آنان ارزاني ميداشتنند زيرا معتقد حيات روح پس از مرگ بوده اند  که ريشه در آيينهاي "ميترائسم" و "زردتشي" داشته است.

 


نگارش :عباس بويري

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

فرزاد خسروی
ساعت0:24---6 تير 1391
خیلی ظریف و دقیق ایکاش بیشتر به آیین های بجای مانده در میان بختیاریان پرداخته میشد

مرتضی
ساعت18:30---5 خرداد 1391
عالی بود آقای بویری سپاسگذارم ...قبلا در مورد پیدایش این آیین بسیار جای سوال داشتم ..که از کجا آمده است

محمدغیبی
ساعت0:09---21 فروردين 1391
بنده هم با نظر آحسن عزیزکاملاموافقم چون اولین اقوام ساکن ایران بختیاریها فرزند خلف آریایی بوده ومنشاء وتاثیر گذاری شاهنامه از فرهنگ پر نغز وغنای بختیاری بوده و همتباران وهموطنان گرام در این ایده ذره ای تردید بخود راه ندهند ونظر عباس عزیز را رد می کنم

عبدالرضا
ساعت1:08---17 اسفند 1390
با سلام
همتبار عزيز شما را با عنوان سايت شهرستان مسجد سليمان لينك كردم در صورت امكان مرا با عنوان مهر اريايي لينك كنيد.
www.abdolreza.ir


حسن عیدی وندی
ساعت15:11---10 اسفند 1390
با تشکر جناب آقای بویری از توضیحتان میدانم چقدر تلاش وزحمت دارد و جناب عالی بدون هیچ چشم داشتی این زحمات را متقبل شدی به امید خدا که قلمت همچنان پرتوان و روان باشد .

کاملا\" اطلاع داری وقتی مطلبی روی سایت بره غیره عامۀ مردم اندیشمندان و محققان هم به اینگونه مطالب مراجعه میکنند. دیه عرضی ندارم بازم ممنونتیم

خدا قوتت بده و باعث افتخار ما هستی . کوتاهی نکنی همیطور ادامه بده دستت میبوسم بدل نگری ستینم


عباس بویری
ساعت1:56---10 اسفند 1390
با درود و سپاس از لطفتان
شاهنامه چیست؟ و آیین ها و سنت هایش از کجا آمده اند؟ می دانید که شاهنامه منظومه ی کهن ترین و قدیمی ترین تاریخ مکتوب و خاصه شفاهی و شرح زندگی مردمانی است که اولین ساکنان سرزمین ایران و شرح باستانی ترین آیین ها و سنت های اصیل آنان است حال ما گفته ایم که آیین های ما ریشه در شاهنامه دارد به نظر حقیر مثل این است که گفته باشیم آنچنان اصالت و ریشه داریم که کهن ترین آیین های این سرزمین را هنوز در تن و جان خود وارث هستیم همان اصالت هایی که بعدا" حضرت فردوسی آنها را مکتوب و منظوم کرده است پس فرقی نمی کنند که آیین ما ریشه در شاهنامه دارد یا شاهنامه است که آیین ما که همان آیین گذشتگان بسیار دورمان بوده است را برگرفته و ستایش کرده این دو مسله چنان در هم پیچیده و عجین هستند که نمی توان از هم دورشان دانست سنت ها و آیین مردمان اصیل ایران زمین همان سنت های شاهنامه و سنت های شاهنامه همان سنت های پیشگام ساکنان ایران زمین بوده و هست و اگر مطلب را اینگونه مطرح کردم برای اینکه تلنگری باشد تا متوجه باشیم که اصلا شاهنامه چرا برای ما سند هویت است و ماندگار و مقدس.
ارادتمند


فریدون محمدی
ساعت17:12---9 اسفند 1390
بسیار جالب بود آقای بویری تشکر

حسن عیدی وندی
ساعت10:39---9 اسفند 1390
باسلام
تمدن و آئین و فرهنگ مبدأ ومنشأ تمامی تحولات فکری واجتماعی بشری است . هرچیزی که در این مدار قرار بگیرد مؤخر بر مبدأ خواهد بود به همین دلیل این حقیر با اصل این نظر که: آئین سوگواری ما ریشه در شاهنامه دارد مخالفم زیرا شاهنامه و یا هر نوشتار دیگر ریشه در تمدن و آئین و فرهنگ ما دارند . و شما دقیقا" آن را بر عکس کرده اید و میگوئید که فرهنگ و تمدن ما ریشه در شاهنامه دارد.
اگه انتقاد درسته تصحیح کنید ایرم نید جواب بدین
نوکرتون


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.